هزینهیابی تولید پوشاک
Garment Costing
هزینهیابی فرآیندی بسیار پیچیده است که با مجموعهای از الگوها و دستورالعملهای مشخص توسط صنعت دنبال میشود، این نوع فرآیند جهت پیدا کردن هزینهها برای هر فرآیندی که مقداری هزینههای ذاتی در هنگام هزینهیابی خواهد داشت، سخت و دشوار میگردد. هزینهیابی پوشاک شامل کلیه فعالیتهایی مانند خرید مواد اولیه و لوازم جانبی، پارچههای کشباف، پردازش و اتمام کار پارچهها، خیاطی و بستهبندی پوشاک، حمل و نقل و ترابری، هزینههای بالاسری، هزینههای بانکی، کمیسیونها و غیره است.
برای انجام هزینهیابی عالی پوشاک، باید در مورد تمام این فعالیتها به طور کامل اعم از هزینهها، روشها، مزایا و عوامل خطر آنها آگاهی داشت. همچنین باید در مورد چگونگی حل مشکلات در هنگام وقوع و اتخاذ یک تصمیم مناسب سریع، اطلاعات کاملی داشت.
باید آگاهی داشته باشیم که همیشه تغییراتی در هزینههای مواد خام و لوازم جانبی، هزینههای بافندگی، فرآوری، اتمام کار، دوختن و بستهبندی کردن، هزینههای حمل و نقل و ترابری وجود دارد. از این رو ما باید اطلاعات بهروزی در مورد آخرین قیمتها و هزینهها، روشها و سیستمهای کیفی، قیمتهای بازار و دسترسپذیری، هزینههای حمل و نقل (جادهای، دریایی، هوایی)، کرایه بار و غیره داشته باشیم.
باید به خاطر داشته باشیم که کیفیت به قیمت و قیمت به کیفیت بستگی دارد. هر محصول با توجه به کیفیت آن، قیمت متفاوتی خواهد داشت. ما تنها یک نوع کیفیت لباس را تولید نمیکنیم. همچنین پوشاکهای ما فقط برای یک مشتری تولید نمیشود. ما هزینه پوشاک، سطح قیمت مناسب، کیفیت و کمیت، و شرایط پرداخت مشتری را نیز مورد توجه قرار میدهیم.
دو نوع پوشاک، یعنی پوشاک دوختنی و کشباف وجود دارد. پیراهن، شلوار، ساری، روتختی، پتو، حوله و موارد دیگر از نوع پوشاک دوختنی هستند. تیشرت، ژاکت، لباس زیر، لباس خواب و جوراب جزء پوشاک بافتنی محسوب میشوند. هزینهیابی عامل تعیینکننده برای تعیین قیمتها است و نکته مهمی است که باید در کلیه مراحل خرید، تولید، بازاریابی، فروش و مراحل دیگر، آن را دنبال کرد. همچنین بهروز کردن اطلاعات در مورد همه چیز مربوط به پوشاک، جهت ایجاد هزینهیابی کامل و بینقص ضروری است. هزینهیابی پوشاک شامل کلیه فعالیتهایی مانند خرید مواد اولیه و لوازم جانبی، پارچههای کشباف، پردازش و اتمام کار پارچهها، خیاطی و بستهبندی پوشاک، حمل و نقل و ترابری، هزینههای بالاسری، هزینههای بانکی، کمیسیونها و غیره است.
باید آگاهی داشته باشیم که همیشه تغییراتی در هزینههای مواد خام و لوازم جانبی، هزینههای بافندگی، فرآوری، اتمام کار، دوختن و بستهبندی کردن، هزینههای حمل و نقل و ترابری وجود دارد. روش ایجاد هزینهیابی از یک سبک به سبک دیگر متفاوت خواهد بود. استایل و سبکهای متفاوت زیادی از پوشاک وجود دارد.
ملزومات هزینهیابی تولید پوشاک
هزینهیابی از یک سبک به سبک دیگر متفاوت خواهد بود. چون سبکها و استایلهای مختلفی از پوشاک وجود دارد، در اینجا امکان بحث درباره همه آنها نیست. از اینرو اجازه دهید تا بهعنوان نمونه به برخی از سبکهای زیر اشاره نماییم:
- تیشرتهای ساده مردانه،
- تیشرتهای یقهدار رنگی مردانه،
- لباس شب زنانه،
- لباس خواب مردانه،
- تیشرتهای تکرنگ مردانه مدلPique
- تیشرتهای راه راه نخی زنانه
- تیشرتهای راه راه نخی پسرانه
براساس این روشها، میتوان هزینههای دیگری را نیز برای سایر سبکها ایجاد کرد. بگذارید اکنون آنها را با جزئیات بررسی کنیم.
برای هزینهیابی پوشاک، باید موارد زیر را دنبال نماییم:
- مقدار مصرفی پارچه.
- وزن خالص سایر اجزای پوشاک.
- هزینه پارچه در هر کیلوگرم.
- هزینه پارچه در هر لباس.
- سایر هزینهها (چاپ، گلدوزی، و غیره)
- هزینه تریم (لیبلها، تگها، نشانهها، دکمهها و غیره)
- هزینههای CMT
- هزینه لوازم جانبی (چوب لباسی، تخته داخلی، کیسههای پلاستیکی، کارتنها و غیره)
- هزینه پوشاک.
- قیمت پوشاک.
هزینههایی که باید در نظر گرفته شود:
- هزینه مستقیم: هزینه مواد اولیه – 66% هزینه اندازه و مواد شیمیایی – 40% هزینه تولید شامل بهرهبرداری از دستگاه، تعمیر و نگهداری، تجدید نیرو، رطوبتافزایی و سایر ابزارها – 8% دستمزد و حقوق کارگران – 8% ضرر و زیان ناشی از چروکیدگی، ضایعات، درجهبندی و همچنین حق کمیسیون فروش است.
- هزینه غیرمستقیم: از سرمایهگذاری، وام، سرمایه مربوط کار، استهلاک و موارد دیگر تشکیل شده است. هزینههای بالاسری و اجرایی، مانند حمل و نقل، تلفن، پیک، مسائل حقوقی و مالیات، بالای 7% از هزینههای مربوط به پوشاک را به خود اختصاص میدهند.
- سود: ۱۰ تا ۲۰ درصد به اندازه سفارش وابسته است. در برخی از شرکتها، ۷۰ % هزینه پارچه از هزینه مستقیم تشکیل خواهد شد، اما فروش تنها ۴۰ % از هزینه مستقیم و ۶۰ % از هزینههای بالاسری است.
جمعبندی
مجموعهای از الگوها و دستورالعملها وجود دارد که توسط صنعت دنبال میشود. این الگوها جهت پیدا کردن هزینهها برای هر فرآیندی که مقداری هزینههای ذاتی در هنگام هزینهیابی خواهد داشت، با سختی و دشواری مواجه خواهند شد. هنگام افزایش هزینه، دیدگاه بزرگتر و وسیعتری در نظر گرفته میشود. هزینه به مقدار و میزان دریافتی بستگی دارد. هزینه غیر مستقیم حدود، 15 – 20 درصد است. در بالای هزینه، سود 15 – 20 درصدی اضافه میشود. هزینه محصول نهایی تنها مهم نیست، بلکه برای صادرات نیز هزینههای کلی به عنوان FAS،FOB ، CIF و LDP ارائه داده میشوند.
FAS (قیمت تحویل تا پهلوی کشتی): شامل هزینه کالاهای تمامشده، بهعلاوه هزینه تحویل کالاها به بندر، لنگرگاه و جاهای دیگر است. هزینههای مربوط به بارگیری در کشتی یا اجاره کشتی یا هر نوع هزینههای تمامشده از آن نقطه جزء هزینههای مرتبط با این بخش نیست.
FOB (تحویل کالا بر روی کشتی): شامل هزینه کالاهای تمامشده، هزینه تحویل کالاها به بندر و بارگیری و جابجایی آنها در درون کشتی است. هزینه مربوط به اجاره کشتی یا دیگر هزینههای تمامشده از آن نقطه جزء هزینههای مرتبط با این بخش نیست.
CIF (مجموع قیمت، حق بیمه و هزینه حمل و نقل کالا): شامل هزینه کالاهای تمامشده، بهعلاوه هزینه تحویل کالاها به بندر، بارگیری بر روی کشتی، هزینههای مرتبط با کشتی و پذیرش همه هزینه بیمه در طول مسیر است. هزینههای مربوط به گمرک یا هرگونه عوارض یا هر نوع هزینههای تمامشده از آن نقطه جزء هزینههای مرتبط با این بخش نیست.
LDP (حقوق گمرکی پرداختهشده و هزینه تمامشده در انبار): شامل هزینه کالاهای تمامشده، بهعلاوه هزینه تحویل کالاها به بندر، بارگیری بر روی کشتی، هزینههای مرتبط با کشتی و پذیرش هزینههای مربوط به گمرک همراه با پرداخت هزینههای عوارض و مالیات است.
زمان تحویل نقش مهمی در بازار داخلی و صادرات ایفا میکند. به طور کلی زمان تحویل جهت تولید پارچه خام، ۳۰ روز است. زمان فرآوری برای پارچه خام، ۱۵ تا ۲۰ روز طول میکشد، اما وقتی خریدار به چیزی فوری نیاز دارد، گاهی پارامترهای هزینهیابی بالا مهم نخواهند بود. این وضعیت به تقاضا و عرضه بستگی دارد.
هزینهیابی تولید پوشاک
چه مقدار باید در مورد هزینههای تولید پوشاک قبل از رسیدن به مراحل بعدی پردازش، اطلاع داشت؟
واضح و بدیهی است که برای تولید سادهترین لباس، هزینه کمی اختصاص داده میشود. وقتی جزئیات مرتبط با ظاهر و سبک یک لباس اعم از جیبها، درزکاری فانتزی، آستردوزی، حالتهای آراستگی و موارد دیگر اضافه میشود، هزینه پوشاک تمامشده موجب افزایش هزینه تولید خواهد شد. اگر پارچهای گران قیمت را برای یکی از طرحهای خود انتخاب کردهاید، عاقلانه است که جزئیات را به حداقل برسانید. استفاده از پارچههای گران قیمت و همچنین افزودن جزئیات زیاد، اغلب هزینه تمامشده لباس را برای بازاری که آن پوشاک هدف قرار گرفته است، بالا میبرد.
حالا به خاطر داشته باشید که هزینه پوشاک اطلاعاتی است که شما از طریق کارخانه به آن نیاز دارید. یک فرمول ساده برای محاسبه هزینه پوشاک مورد استفاده قرار میگیرد که به شکل زیر است:
هزینه پارچه + جزئیات + دستمزد کار + هزینه بالاسری تجارت + سود = هزینه پوشاک
این روشی است که یک کارخانه، هزینه تولید هر یک از پوشاک را محاسبه میکند. برای شما به عنوان یک کسبوکار کوچک، هزینه بالاسری و تمام هزینههای از قبیل تحقیق در زمینه طراحی، ضرر در فروش علامت تجاری، تبلیغات برند، ترویج، اجاره و سایر مواردی که همراه با مالکیت و اداره یک کسب وکار است، از کل درآمد تولیدشده برای هر پوشاک کسر میشود. بعد از این که تمام هزینههای انجام شده در کار از درآمد حاصل از فروش لباسهایی که شما تولید کردهاید، کسر شد، میتوانید سود خود را از خارج کنید.
معمولا هزینه هر قطعه از کالاها (پارچه)، حدود یک سوم از هزینه اولیه تولید یک لباس است. برای شرکت کوچک، حاشیه فروش و قیمتافزائی نسبت به شرکتهای تولیدکننده بزرگتر، بیشتر خواهد بود، چون شرکتهای تولیدکننده بزرگتر بهدلیل میزان حجم تولیدی، درصد حاشیه فروش و قیمتافزائی پایینتری دارند.
در نهایت ارقام نهایی ممکن است یک درخواست عینی از آنچه که بر بازار تحمیل میشود، باشند.