صفحه اصلی صــنعت و تجـــارت اصطلاحات مفید مورد استفاده در زمینه بازارپردازی پوشاک
1399/07/26

اصطلاحات مفید مورد استفاده در زمینه بازارپردازی پوشاک

Terms Used in Apparel Merchandising

بازارپردازان پوشاک از اصطلاحات و تعاریف مختلفی در زندگی تجاری خود استفاده می کنند. بنابراین اصطلاحات فنی برای یک بازارپرداز پوشاک بسیار مهم است. از این اصطلاحات نه تنها در بازارپردازی (Merchandising) پوشاک استفاده می شود، بلکه آنها جزء جدایی ناپذیر مصاحبه های شغلی و آزمون های جامع شفاهی نیز به حساب می آیند. در این مطلب سعی کرده ایم تا مفیدترین و پر کاربردترین اصطلاحات فنی بازارپردازی پوشاک را بیاوریم.

اصطلاحات فنی مفید در بازارپردازی پوشاک

1- بارنامه هوایی (Airway Bill): بارنامه هوایی یک سند صادراتی است. در واقع بارنامه هوایی یک توافق نامه است که بین صادر کننده و شرکت حقوقی هواپیمایی که از خطوط هوایی برای حمل کالا استفاده می کند، منعقد می شود. در حقیقت بارنامه رسید کالاست که توسط شرکت های هواپیمایی دریافت می گردد. این بارنامه، حمل بار از فرودگاه مبدا به فرودگاه مقصد را پوشش می دهد.

2- فاصله اضافی (Allowance): اندازه های اضافی است که در صورت دوخت لباس به اندازه های بدن شخص اضافه می شود. مثلا اگر اندازه واقعی بدن شخص برابر با 80 سانتی متر باشد، در حین برش الگو 84 سانتی متر محاسبه می گردد؛ در اینجا به این 4 سانتی متر، فاصله اضافی گفته می شود.

3- تکه دوزی (Applique): به پارچه های اضافه شده در قسمت جلوی لباس که برای افزایش زیبایی مورد استفاده قرار می گیرند، تکه دوزی می گویند. تکه دوزی یک روش رایج برای تزئین پارچه است. نقش تکه دوزی در «ظاهر» طرح های ورزشی و مدارس بسیار مهم و متداول است. می توان از تکه دوزی برای اضافه کردن طرح ها، اعداد و حروف «سرژه تکل (tackle twill)» استفاده کرد.

4- سطح قابل قبول کیفیت (AQL): این اصطلاح با کیفیت محصولات مرتبط است. در صنعت نساجی و پوشاک، سطح کیفی قابل قبول به اختصار با AQL نشان داده می شود. AQL معمولاً به عنوان حداکثر میانگین تعداد موارد معیوب در یک حجم زیاد در نظر گرفته می شود و در درصدی از میانگین اقلام معیوب بیان می گردد.

5– اعتبار اسنادی اتکایی (Back to back L/C): اعتبار اسنادی اتکایی براساس میزان اعتبار اعتبارنامه اسنادی اصلی صادر می شود. اگر مواد اولیه از یک کشور وارد شود و کالاهای تولیدی با این مواد دوباره به آن کشور صادر گردند، در این صورت اعتبار نامه (ال سی) باز شده برای آن شرکت، اعتبار اسنادی اتکایی نامیده می شود.

6- قالب پایه (Basic Block): الگویی است که متناسب با قسمت های مختلف بدن انسان و چین و خم آنها، و بدون در نظر گرفتن فاصله اضافی و سبک خاصی، ساخته می شود.

7- بارنامه (Bill of Lading): بارنامه سندی است که حاوی شرایط قرارداد مابین صادر کننده و شرکت حمل و نقل است که به موجب آن یک محموله با بار مشخص بین نقاط توافق شده حمل می گردد. دریافت این سند توسط صادر کننده نشان دهنده این است که وارد کننده، مالکیت کالایی را که توسط کشتی به بندر مقصد حمل شده است را در اختیار دارد.

8- دفتر خرید (Buying Office): دفتر خرید یک دفتر مستقل یا متعلق به فروشگاه است که در مرکز بازار واقع شده و برای یک فروشگاه زنجیره ای یا جمعی از فروشگاه ها خرید می کند. در ضمن به دفتر خرید، خانه خرید (buying house) نیز گفته می شود. در واقع دفتر خرید پل ارتباطی مابین خریدار و تامین کننده است.

9- قیمت تمام شده کالا به اضافه هزینه حمل و نقل (C&F): در واقع C&F به معنای «کرایه بار و قیمت تمام شده» است، و یک سیستم قیمت گذاری است. اگر قیمت واقعی کالا و هزینه های حمل و نقل در صورتحساب ذکر شده باشد، سیستم قیمت گذاری این صورتحساب، C&F نامیده می شود.

10- قیمت کالا، هزینه بیمه و کرایه حمل تا بندر مقصد (CIF): در حقیقت CIF مخفف «قیمت تمام شده، کرایه بار و حق بیمه» است، و یک نوع سیستم قیمت گذاری نیز به حساب می آید. اگر قیمت واقعی کالا، هزینه حمل و نقل و هزینه بیمه در صورتحساب ذکر شده باشد، به سیستم قیمت گذاری این صورتحساب، CIF می گویند.

اصطلاحات مفید مورد استفاده در زمینه بازارپردازی پوشاک - کسب و کار نساجی, صنعت لباس, دانش نساجی, تجارت پوشاک, بازار پوشاک

11- سفارش CIFC: در این نوع سفارش، فروشنده هزینه بیمه، حمل بار و کارمزد دفتر خرید محلی را در قیمت نهایی کالا منظور می کند.

12- CM: مفهوم کامل CM به هزینه ساخت (Cost of Making) اشاره دارد. CM مرتبط با بخش های تجاری بازارپردازی پوشاک است. این هزینه ها ممکن است شامل تزئین، برش، تولید، هزینه تزئین، هزینه زمان صرف شده برای تولید لباس و غیره باشند.

13- سفارش CMP: در این نوع سفارش، خریدار نرخ CMT را با کارخانه تنظیم می کند. بنابراین خریدار با هزینه خود قیمت پارچه را به قیمت نهایی محصول اضافه نمی کند؛ اما در ال سی خریدار، تمام پول را به کارخانه می دهد. کارخانه فقط پول CMT را از بانک می گیرد و باقی پول را به تامین کننده پارچه باز می گرداند.

14- CMT: CMT مخفف عبارت «برش، ساخت و تزئین (Cut make Trim)» است. در این حالت تولید کننده پوشاک، قیمت پیشنهادی خریدار را اعلام می کند که شامل هزینه ساخت، هزینه تزئین لباس و هزینه لوازم جانبی پوشاک می شود. در این نوع قیمت گذاری، تامین سایر وسایل مورد نیاز برای تولید لباس بر عهده خریدار است.

15- بی ثباتی رنگ (Color Bleeding): بی ثباتی رنگ لباس زمانی اتفاق می افتد که از روش های نامناسب در رنگرزی لباس استفاده شود و یا اینکه رنگ های ارزان قیمت برای رنگ کردن لباس مورد استفاده قرار گیرد. در این حالت رنگدانه ها در جای خود باقی نمی مانند، روی لباس پخش می شوند و به دلیل خاصیت مکندگی پارچه لباس، جذب بقیه قسمت ها می شوند؛ در این صورت می گوییم لباس رنگ پس داده است.

دستگاه پنبه‌ چین مکانیکی چگونه کار می کند؟

16- انطباق (Compliance): انطباق به معنای پیروی از استاندارد خاصی است. هدف اصلی انطباق این است که اطمینان حاصل شود کلیه حق و حقوق کارگری و شرایط امکانات تولیدی مطابق با استاندارد رفتاری خریدار است.

17- نمونه شمار (Counter sample): تولید چند نمونه از محصول براساس نمونه تائید شده، نمونه شمار نامیده می شود. تولید کننده بعد از تولید نمونه شمار اقدام به راه اندازی امکانات تولیدی برای تولید انبوه محصول می کند و یا اینکه با توجه به آنها به تولید خود ادامه می دهد.

18- CPM: مخفف هزینه به ازای دقیقه (Cost per Minute) است. CPM در یافتن هزینه لباس به ازای ساعت، شیفت، روز و هفته کمک می کند.

19- مشتری (Customer): وارد کننده به عنوان مشتری یا خریدار نهایی شناخته می شود. بعضی اوقات مشتریان مستقیماً به شرکت خارجی، دفاتر اقماری شرکت یا دفاتر خرید سفارش می دهند. مشتری یا خریدار نهایی ممکن است به صورت عمده یا خرده به خرید بپردازد.

20- مانکن (Dummy): مانکن یک حالت کپی مانند از شکل و حالت بدن انسان است که بر روی پایه قرار می گیرد. معمولاً در زمان بررسی پرو لباس از مانکن استفاده می شود.

21- صادرکننده (Exporter): کسانیکه محصول را به خریداران کشورهای خارجی می فروشند و یا محصولات را به کشورهای خارجی صادر می کنند، صادر کننده نامیده می شوند.

22- بار کامل یک کانتینر (F.C.L): مخفف عبارت ظرفیت پر کانتینر (Full Container Load) است. F.C.L نشانه خوبی برای خریدار و تولید کننده است. به طور کلی این بخش F.C.L است که سایر بخش های تجاری پوشاک را اداره می کند.

23- قیمت براساس تحویل کالا به حمل کننده هوایی در فرودگاه مبدا (FOA): در این سیستم قیمت گذاری، فروشنده کالا را در فرودگاه به شرکت حمل و نقل هوایی تحویل می دهد. خریدار از زمانیکه کالا در فرودگاه تحویل شرکت حمل و نقل هوایی گردید، ریسک کالا را متحمل می شود و هزینه حمل و نقل هوایی را پرداخت می کند. در واقع در این حالت، فروشنده فقط هزینه مواد اولیه و ساخت را تقبل می کند و تامین هزینه حمل و نقل هوایی برعهده فروشنده نیست.

24- تحویل روی عرشه کشتی (FOB): FOB مخفف «تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدا (Free On Board)» است که یک نوع سیستم قیمت گذاری محسوب می شود. در سیستم قیمت گذاری FOB یا سیستم برآورد هزینه، قیمت واقعی کالا بدون احتساب هزینه حمل و نقل و هزینه بیمه در فاکتور ذکر می گردد.

25- صنعت پوشاک فولی فشن (Fully Fashioned Garments Industry): صنعتی است که در آن لباس های بافتنی یا کشباف به جای اینکه از پارچه ساخته شوند از طریق کاموا (نخ) تولید می گردند. از محصولات اصلی این صنعت می توان به ژاکت، پلیور، ژاکت کشباف پشمی و غیره اشاره کرد.

26- درجه بندی (Grading): درجه بندی به معنای افزایش یا کاهش مرحله به مرحله اندازه الگوی اصلی برای ساخت الگویی با اندازه بزرگتر یا کوچکتر است. در واقع درجه بندی به فرآیند بزرگتر یا کوچکتر کردن اندازه الگوی نمونه به منظور ساختن یک دامنه کامل از الگوها در اندازه های مختلف اشاره دارد. درجه بندی منجر به تغییر اندازه کلی یک طرح می شود، اما تغییری در شکل و ظاهر آن ایجاد نمی کند.

27- خط راه (Grain line): خطی است که روی الگوهای لباس مشخص می شود و نشان دهنده نخ تار پارچه است، بنابراین در هنگام قرار دادن پارچه بر روی الگو، نخ تار باید در راستای خط راه قرار گیرد.

28- حاشیه سود ناخالص (Gross Margin): حاشیه سود ناخالص با هزینه تولید محصول در ارتباط است. حاشیه سود ناخالص یک شرکت به درآمد کل فروش شرکت منهای هزینه کالاهای فروخته شده (COGS)، تقسیم بر کل درآمد فروش که به صورت درصد بیان می شود، اشاره دارد. یا به عبارت دیگر عبارت است از تفاوت دلاری بین فروش خالص و هزینه های خالص بازارپردازی کالا در یک دوره معین.

29- واردکننده (Importers): کسانیکه کالاها را در حجم زیاد از یک کشور خارجی خریداری یا وارد می کنند، واردکننده نامیده می شوند.

30- لایی گذاری (Interfacing): لایی گذاری عبارتست از قرار دادن یک لایه اضافی پارچه بین روی لباس و قسمت داخلی آن به منظور افزایش دوام حالت لباس و استحکام آن.

اصطلاحات مفید مورد استفاده در زمینه بازارپردازی پوشاک - کسب و کار نساجی, صنعت لباس, دانش نساجی, تجارت پوشاک, بازار پوشاک

31- آسترلایی (Interlining): آسترلایی به قرار دادن یک لایه آستر بین دو لایه از پارچه به منظور دادن شکل خاصی به آن قسمت از لباس برای افزایش دوام یا بالا بردن استحکام آن اشاره دارد. مانند یقه لباس، سرآستین و غیره.

32- فاکتور (Invoice): فاکتور سند بسیار مهمی در صنعت پوشاک آماده برای پوشیدن (readymade garment business) به حساب می آید و همراه کالا برای خریدار ارسال می گردد. فاکتور شامل توضیحات محصولات، قیمت آنها، تعداد کارتن ها، تعداد محصولات در هر کارتن و غیره است. ورود هر کالایی بدون فاکتور تجاری ممنوع است.

33- کمتر از بار یک کانتینر (L.C.L): L.C.L مخفف عبارت «کمتر از بار یک کانتینر (Less Container Load)» است. زمانیکه حجم سفارش پایین باشد، بار کانتینر تولید کننده برای وارد کننده یا صادر کننده کمتر از سقف آن است.

34- اعتبار اسنادی (L/C): L/C به معنای اعتبارنامه است، و سند مهمی در زمینه تجارت، واردات و صادرات محسوب می شود. L/C واژه ای است که در بخش بازارپردازی پوشاک بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و توسط یک موسسه مالی یا سازمان مشابه صادر می گردد. در روند صادر کردن L/C به منظور اطمینان از پرداخت وجه کالای خریداری شده به فروشنده و یا ارائه خدماتی خاص به او، اسناد ضمانتی به بانک ارائه می گردد.

روش رنگ کردن لباس مشکی و بازگرداندن رنگ سیاه

35- آزمون غوطه وری (Lab-dip): آزمون غوطه وری عبارت است از آزمایش رنگ نمونه پارچه برای رسیدن به استاندارد رنگ مورد نظر. در فرآیند آزمون غوطه وری، نمونه پارچه مورد نیاز خریدار به کمک دستگاه اسپکتروفوتومتر (spectrophotometer) یا بدون آن با درصدهای مختلف رنگ مطابقت داده می شود. آزمون غوطه وری نقش مهمی در مطابقت سایه رنگ پارچه دارد و کاری است که حتماً باید قبل از تولید انبوه پارچه انجام گیرد.

36- طرح ریزی (Lay): طرح ریزی عبارت است از چند لا کردن پارچه و قرار دادن طول و عرض آن براساس نشانه های رسم شده توسط علامت گذار بر روی الگو. این کار یک مرحله مقدماتی در برش پارچه و قماش محسوب می شود.

37- تعادل خط تولید (Line Balancing): برنامه ای است که برای متعادل کردن جدول تولید طبق تقویم زمان و عمل به کار می رود. این کار باعث می گردد تا بار کاری تمام فرآیندهای یک واحد یا جریان حجمی کار در راستای حذف عوامل مخل تولید یا حذف ظرفیت های اضافی متعادل شود. برنامه تعادل خط برای انجام تولید یکنواخت سفارش در بخش دوخت پوشاک کارخانجات نیز اعمال می گردد.

38- کاغذ الگو (Marker): یک کاغذ نازک است که شامل تمام قطعات الگو در همه اندازه ها برای برش یک سبک خاص از لباس است. این الگو قبل از تولید لباس آماده می شود و هدف آن به حداقل رساندن ضایعات برش پارچه است. عرض کاغذ الگو برابر با عرض پارچه است و بدیهی است که نباید بیشتر از عرض پارچه باشد.

39- سوزن سنج (Needle Gauge): در برخی از چرخ های خیاطی از بیش از یک سوزن استفاده می شود. سمت شکاف بلندتر بین دو میانه، سوزن سنج نام دارد.

40- پنتون (Pantone): پنتون یک کارت سایه رنگ جهانی است که در تمام صنایع برای مطابقت با رنگ (DTM) مورد استفاده قرار می گیرد. در این کارت هر رنگ دارای 6 شماره است. پنتون به پد گرفته شده (TP) و کارت گرفته شده (TC) بستگی دارد.

اصطلاحات مفید مورد استفاده در زمینه بازارپردازی پوشاک - کسب و کار نساجی, صنعت لباس, دانش نساجی, تجارت پوشاک, بازار پوشاک

41- حمل در چند مرحله (Partial Shipment): اگر فقط نیمی از سفارش محصول انجام و خریدار اجازه حمل نیمه اول سفارش را داده باشد، نیمه اول سفارش حمل می شود و بقیه سفارش بعد از آماده شدن تحویل می گردد که به این شیوه حمل کالا در چند مرحله گفته می شود. در ضمن این روش حمل کالا، حمل جولانی (prance shipment) نیز نام دارد.

42- الگو (Pattern): کپی واقعی از قسمت های مختلف لباس است که برای تهیه یک طرح لباس روی یک کاغذ مقوایی کشیده شده و سپس برش داده می شود. از الگو به عنوان راهنمایی برای کاغذ الگو نیز استفاده می شود.

43- PPM: PPM مخفف جلسه پیش تولید (pre-production meeting) است. این جلسه قبل از شروع تولید عمده برگزار می گردد. در این جلسه خریدار یا نماینده او، بازارپرداز و مدیر نمونه گیری حضور دارند. آنها در مورد چگونگی و زمان شروع تولید تصمیم می گیرند. در صورت تصویب تصمیمات این جلسه، نمونه برای تولید نهایی آماده است.

44- پرس کردن (Pressing): پرس کردن یکی از مراحل پرداخت پارچه یا لباس محسوب می شود. در این مرحله پارچه یا لباس تحت فشار و حرارت قرار می گیرد (یا به کمک اتو یا بدون آن) تا چین های آنها از بین رفته و ظاهری صاف پیدا کنند. انواع مختلفی از پرس کاری بر روی لباس ها اعمال می گردد.

45- زاپاس (Seam Allowance): حاشیه ای از پارچه که برای کوک زدن لباس نگهداری می شود، زاپاس نام دارد. پنهای زاپاس می تواند از یک چهارم اینچ (6.4 میلی متر) تا چندین اینچ فراتر رود.

46- SMV: SMV مخفف ارزش دقیقه استاندارد (Standard Minute Value) است. SMV به زمان لازم برای انجام دادن یک عملیات مشخص یا تولید یک لباس خاص توسط یک کارگر اشاره دارد و عامل مهمی در دوخت صنعتی لباس محسوب می شود. ارزش دقیقه استاندارد با زمان سنجی پوشاک مرتبط است.

47- سفارش مقاطعه کاری (Subcontract Order): سفارش مقاطعه کاری یک نوع سفارش غیر مستقیم است که ابتداً به یک کارخانه دیگر داده می شود و اگر امکان تولید سفارش در بازه زمانی مشخص شده برای آن کارخانه وجود نداشته باشد، آنها با بستن یک قرارداد فرعی با یک کارخانه دیگر، تولید سفارش را به آنها واگذار می کنند. در این حالت پیمانکار فرعی فقط هزینه CM را به پول محلی از سفارش دهنده دریافت می کند.

48- TNA: TNA یعنی مشارکت مناسب زمان و عمل. در صنعت نساجی باید برای تولید سفارشات صادراتی، ارزیابی منظمی از تولید فعال در قالب زمان صورت بگیرد. ارزیابی منظم این روند، روش مسیر بحرانی (Critical Path Method) یا برنامه زمان و عمل (Time and action plan) نیز نامیده می شود. در ضمن TNA به برنامه انتشار (issuing plan) یا برنامه زمانی تولید (production schedule) و یا برنامه زمان و عمل نیز معروف است.

49- تزئین (Trimming): تزئین لباس عبارتست از استفاده از اقلامی به غیر از پارچه اصلی لباس مانند دکمه، آستر، آسترلایی، نخ و غیره برای تولید لباس.

50- فروشنده / بایع (Vendor): فروشنده کلمه بسیار رایجی در صنعت پوشاک آماده است. در یک کلام می توانیم بگوییم که بایع عبارتست از فروشنده، منبع، تولید کننده یا تامین کننده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *