رویکرد انتقادی درباره صنعت مد
در دوره های پیشین قبل از اینکه دنیا نگران تغییرات آب و هوا، عدالت اجتماعی، محیط زیست، و غیره باشد، مد پایدار مبتنی براساس ارزش بالای پشم خالص، پنبه خالص و ابریشم خالص بود.
پارچه های مصنوعی، که در ابتدا با شگفتی های زیادی همراه بود؛ به راحتی قابل شستشو بوده و به اتو کردن نیاز نداشتند توسط طراحان واقعی مد مورد تحقیر قرار گرفتند.
اما در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است همه اینها تغییر کرده اند. به روز ترین مدهای امروز در کشورهایی مانند چین، هند، و بنگلادش تهیه می شوند که در آن ها از آمار فقر بسیار بالا بوده و پایین ترین دستمزد ها را برای تهیه مقادیر باور نکردنی از لباس های مد بالا پرداخت می کنند، و بیش از پیش مقرون به صرفه می باشند.
فعالان حقوق بشر می گویند از خریدن این لباس ها خودداری کنید، زیرا ادامه خرید استثمار بیشتر را تشویق خواهد کرد و این افراد هرگز از چرخه فقر بیرون نخواهند آمد. اما منطق به ما ثابت کرده که اگر لباس های ارزان قیمت را خریداری نکنیم افرادی که آن ها را تولید می کنند بیکار و حتی فقیر تر از قبل می شوند. علاوه بر این غریزه طبیعی برای چانه زدن و قیمت خوب مشوقی برای خرید می باشد.
همه این عوامل و مطالبی دیگر در سمیناری جذاب که در همین زمینه برگزار شد مورد بحث و بررسی قرار گرفت. کلمه ای که به طور متناوب می تواند به عنوان یک مورد از لباس تفسیر شود، یا به عنوان یک اکتشاف جامع از محیط یا موضوع خاص مورد توجه قرار گیرد.
در این مورد، موضوع اصلی مد بود، اما نه از نظر برنامه های معمولی مد، بلکه از جنبه اولین نخ، طرح اولیه طراح، بافتن یا ترکیب نخ، ترکیبی از رنگ ها، بازاریابی، خرید، کار برد ها، فناوری های جدید، دفع مواد زائد و بیشتر.
کلمه “مد” معمولا زرق و برق را در ذهن تداعی می کند و در برخی از بخش های دنیای مد، شیک و فریبنده است. اما در اکثر موارد، مد مجموعه ای از برنامه های کپی شده است که در آن تعداد محدودی از سبک ها در رنگ ها و پارچه های مختلف تکرار می شوند، به طوری که آنچه زنان در کمد های خود دارند بهترین چیز برای لباس بعدی است.
بسیاری از زنان ممکن است مخالفت و ادعا کنند که آن ها طرح هایی را که در وُگ (Vogue) وجود دارد را می پوشند. اما در حقیقت، اگرچه آن ها دوست دارند خودشان را منحصر به فرد بدانند، اغلب اوقات بخشی از ذهنیت یک توده عادی هستند. در زمان بحران اقتصادی، آن پیراهن سیاه کوچک که به راحتی می تواند پوشیده شود بسته به استفاده با اکسسوری و یا عدم وجود آن ها، به یک گزینه اساسی جهت پوشیدن تبدیل می شود. از این رو، هنگامی که اقتصاد در سمت مثبت خود قرار دارد، یقه ها پایین تر و خط های پایین لباس بالا تر خواهند بود. شاید آن ها به طور کامل به هم نرسند اما به اندازه کافی نزدیک هستند. این را در مد اینگونه تفسیر می کنند که “کم تر بهتر است”.
به گفته چندین متخصص – Atnyel Guedj ، Liroy Choufran ، Michal Levi Arbel و Natali Itzhakov، کسانی که در مورد مد و تاثیر آن بر روی جهان می نویسند، سخنرانی، تدریس و توصیه می کنند زمان زیادی برای بدست آوردن هویت لباس در روندهای مد وجود ندارد. این امر بدین دلیل این است که ما در زمانی که به عنوان دوران مد سریع شناخته می شود زندگی میکنیم. زنان کمی بیش از ۱۰ بار یک لباس را نمی پوشند و اگر عکسی از خودشان را با لباسی در اینستاگرام پست کنند بسیار کم تر دیده می شود که دوباره با همان لباس در اینستاگرام عکسی منتشر کنند، دو بار در اینستاگرام با یک لباس برخلاف قوانین اخلاقی بوده و به نوعی خودکشی اجتماعی می باشد. بنابراین زنان اغلب با خرید لباس های جدید، لباس های کهنه خود را به دور نمی اندازند. لباس های فرسوده به مغازه های دست دوم فروشی و سازمان های خیریه می روند و آن هایی که شرایط خوبی دارند اغلب بازیافت می شوند و در مکان هایی مانند آفریقا دوباره توزیع می شوند، جایی که فقر گسترده وجود دارد و فقرا پول کافی برای خرید لباس های کاملا جدید بدست نمی آورند.
آنچه این سخنرانان و سایر افراد در این سمینار درباره آن صحبت کردند، مد پایدار بود، به این معنی که تغییر در ترکیب و تولید محصولات مرتبط با مد را، با هدف استفاده از آب کمتر، مواد شیمیایی کمتر، کاهش محصولات مضر مانند پلاستیک، با هدف کمک به نجات سیاره، به وجود آورند.
زمانی که فردی یک لباس خریداری می کند، به اینکه مد یکی از بزرگ ترین صنایع آلاینده در دنیا می باشد، چندان اهمیت نمی دهد. مفهوم کلی این سمینار این بود که باعث شود مردم در مورد مد به طور متفاوت فکر کنند و بدانند که چه موادی وارد آن می شود و چه آسیب هایی را به وجود می آورد. مد پایدار، که به یک جنبش جهانی تبدیل شده است و مسئولیت های مشترکی بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان دارد، واقعاً یک نام و پدیده نادرست است، زیرا پایداری نه به مد بلکه به سیاره اشاره دارد.
یکی از متخصصین صنعت نساجی و پوشاک، که برای شرکت های چند ملیتی در انگلستان و پاریس کار کرده است، در چین و آمریکا مدیریت کارخانه های نوظهور مد را به عهده داشته و مسئول توسعه محصول در این کارخانجات بوده و اطلاعات و آگاهی زیادی از محیط زیست دارد.
برخی از اطلاعات نگران کننده ای که او ارائه کرد شامل این واقعیت کوچک بود که بیش از ۸۰۰۰ مواد شیمیایی در صنعت مد استفاده می شوند، عاملی که او گفت “برای این سیاره بسیار خطرناک است” و یکی از چالش های مهم موجود در محیط جهانی می باشد.
او همچنین خاطر نشان ساخت که به دلیل روش های جدید تولید و فرهنگ جدید مصرف گرایی آنلاین، به صورت نگران کننده ای تعدادی شرکت های برتر و نیز بسیاری از شرکت های کوچک در حال خارج شدن از این بخش تجارت هستند ” و روح مد در حال از بین رفتن است.”
در مورد فروشگاه ها، از تعطیلی فروشگاه ها در ایالات متحده، آنچه که وی “آخرالزمان خرده فروشی” می نامد، نقل کرد. در سراسر آمریکا سالانه هزاران فروشگاه لباس بسته می شوند، آماری که بین سال های 2015 تا 2018 حدود 15000 تعطیلی بوده است. از آنجا که در مراحل مختلف تولید از ربات ها یا کامپیوتر ها استفاده می شود، حقوق در صنعت مد بسیار پایین تر از حقوق پایه است، به جز در چین جایی که بالاترین حقوق پرداخت می شود، اما آنجا هم زیاد نیست. او گفت که هر جای دیگر، از جمله در کشور های غربی، کارگران صنعت مد نمی توانند با درآمدی که بدست می آورند زندگی کنند.
تولید محصولات مد بیش از حد مصرف است. در هر سال ۱۵۰ میلیارد اقلام مد تولید می شود که ۸۰ میلیارد آن ها خریداری می شوند. مردم به طور بی پایان لباس هایی را می خرند که بسیار مقرون به صرفه تر هستند و در این فرآیند به سختی پوشاک فرسوده را کنار می گذارند. از ۱۵۰ میلیون ماده ای که تولید می شوند، تنها ۱ درصد بازیافت می شوند و مازاد باقی مانده یا سوزانده یا در محل های دفن زباله قرار می گیرند.
این صنعت بیش از ۲.۴ تریلیون دلار در سال تولید می کند که به گفته او ” بیش از درآمد همه شرکت های هواپیمایی است اگر با هم ترکیب شوند.” او اشاره کرد که نیاز به خرید، از افزایش قیمت هر کالای دیگری ناشی می شود و این در حالی است که در صنعت مد این قیمت کاهش یافته است. او گفت که در طی ۲۰ سال گذشته، قیمت ها به میزان ۱۰.۲ درصد کاهش داشته. “ما بیشتر خرید می کنیم و لباس های خود را کمتر می پوشیم.” وی خاطر نشان کرد که لباس های فرسوده حداقل ۲۰ بار قبل از اینکه به کسی یا جایی داده شود، شسته می شوند. در حال حاضر، آن ها به ندرت بیش از ۱۰ بار شسته می شوند.
او به شدت ناراحت بود که با وجود اینکه تولیدات مد مدرن شده اند، هنوز کارگاه هایی که در آن نیروی انسانی به بردگی گرفته می شوند و در آن کارها دستی انجام می شوند، وجود دارد.
در آوریل ۲۰۱۳، ساختمان رانا پلازا در داکا در بنگلادش فرو ریخت. این ساختمان شامل پنج کارخانه پوشاک با تعداد زیادب کارگر بود که ۱۱۳۴ نفر آن ها کشته و بیش از ۲۵۰۰ نفر مجروح شده اند. با این حال، از آن زمان به بعد ۵۰۰ نفر دیگر در کارخانه های مد جان خود را از دست داده اند. وی پرسید: “چند نفر دیگر باید بمیرند تا بتوانیم محصولات مد ارزان خریداری کنیم؟”
به غیر از مکان هایی که هجوم سیل آن ها را تهدید می کند، بیشتر جهان با کاهش منابع آبی مواجه است که رنگرزی و بافت پوشاک حدود ۱۷ تا ۲۰ درصد از مصرف جهانی آب را به خود اختصاص می دهند. او پیش از اینکه به چندین آمار آزار دهنده دیگر اشاره کند و همچنین تاکید بر این که آزمایش ها نشان می دهند که مواد شیمیایی در همه منسوجات خطرناک هستند به این موضوع اشاره کرد که تنها برای تولید یک شلوار جین و یک تی شرت پنبه ای به ۲۴۰۰ لیتر آب نیاز می باشد.
لیرو چوفران، که سخنرانی او با عنوان “پرستش بت خرید” بود، با ویدیویی از فروش فروشگاه آغاز شد که در آن جمعیت در تلاش برای رسیدن به داخل و در حالی که پرسنل امنیتی را وحشیانه به عقب می راندند و به یکدیگر تنه می زدند.
“چرا فروش به این اندازه مهم است؟ او پرسید. “چون معتقدیم که این کار برای ما خوب است و باعث می شود که ما احساس خوبی داشته باشیم.”
این روانشناسی از کجا می آید؟
مثل اکثر چیز ها، ریشه در تاریخ دارد. دورانی که اسب و درشکه استفاده می شد در دهه های ۱۸ و ۱۹، بیشتر مردم در دهکده های روستایی، دور از شهر های بزرگ زندگی می کردند. این به آن ها نوعی احساس حقارت، تنهایی و عدم تعلق انتقال می داد. بدین ترتیب، هنگامی که فرصتی برای بازدید از پایتخت به دست می آوردند، مانند تعطیلات هر چیز که در دهکده در دسترس نبود را می خریدند.
چوفران گفت: امروزه مردم می خواهند بخشی از کلان شهر مدرن باشند اما روانشناسی کمی متفاوت است. در کشورهای مدرن مردم می توانند از محدودیت های اعتقادی رها باشند. اما این خلا باعث تلاش ما جهت پر کردن آن می شود و جدید ترین و مدرن ترین کالاهای مصرفی را انتخاب و خریداری می کنیم. او گفت: بسیاری از مردم فکر می کنند که گشتن در فروشگاه ها و مراکز خرید بسیار شگفت انگیز است.
نیاز به خرید نیز از تبلیغات رسانه های الکترونیکی و تبلیغات روی بیلبوردها و روزنامه ها و مجلات تاثیر می پذیرد. با برجسته کردن افراد مشهور و حداقل متن، برخی از آگهی های تبلیغاتی، یک قول دروغین برای اینکه چگونه زندگی یک فرد می تواند با خرید یک محصول خاص تغییر کند ایجاد میکنند.
چوفران نمونه ای از Yves Saint Laurent (ایو سن لوران) را نشان می داد که در حالتی شبیه عیسی مسیح نشسته بود. این تبلیغات آنقدر اظهار نظر مکتوب و سخنرانی های تند را برانگیخت که باعث برانگیختن کنجکاوی گسترده مردم شد و مردم به سمت جایی که می توانستند آثار خلاقانه YSL را خریداری کنند، هجوم می بردند. وی گفت که به طور مشابه، این یک اتفاق شانسی نبود که سنت لوران عطر امضا شده خود را تریاک نامگذاری کند.
مایکل لوی آربل، با فاصله ای دورتر گفت که وقتی او برای اولین بار به یک نویسنده مد تبدیل شد، معنی مد یک بار مصرف را درک نکرد، که در اصل به معنای پوشیدن لباس یک یا دو بار و دور انداختن آن بود. اما بعد متوجه شد که زنجیره های مد هر چند هفته فروش فوق العاده ای را تبلیغ می کنند که در آن تنها ۳۰ درصد از کالاها به فروش می رسند. ۷۰ درصد دیگر از این کالاها در انبار جدید قرار می گیرند که مشتریان آن را در موارد بعدی خریداری می کنند. به همین دلیل است که بسیاری از لباس ها عمر کوتاهی دارند.
اینستاگرام به کنار گذاشتن اینگونه لباس ها در کمد کمک می کند. هر کسی که از اینستاگرام استفاده می کند به طور مرتب مردم را در چیزی جدیدتر از هر چیزی که خودش دارد می بیند و ناگهان همه لباس ها قدیمی به نظر می رسدبنابراین آن ها را بیرون می اندازد و جایگزین های جدیدی خریداری می شوند.
وی اظهار داشت: ” مشکل این است که بسیاری از فروشگاه های دست دوم دیگر نمی تواند با مقادیر زیادی از مواد فرسوده شده که دریافت می کنند مقابله کند.” وی گفت: “هر ساله بیست و یک میلیون تن زباله نساجی بر محیط زیست تاثیر منفی دارد.”
ناتالی ایساکو گفت که در اروپا آگاهی زیست محیطی زیادی نسبت به مناطق دیگر دنیا وجود دارد. وی اظهار داشت: “اروپا علاقه مند نیست که هر سال ۱۸ میلیارد تکه پلاستیک در اقیانوس ریخته شود و این فقط “بخش کوچکی از کوه مشکلات” است.
ایساکو به نقل از دامه ویوین وست وود، طراح مد بریتانیایی، توصیه کرد: ” کمتر خرید کنید. خوب انتخاب کنید.”
اما او اعتراف کرد که اگر چه چنین توصیه هایی از دید مردم بسیار خوب است اما در همه افراد سندروم FOMO یا سندرم ترس از دست دادن – Fear of Missing Out – وجود دارد.
ایساکو گفت: “ما همگی ترس از دست دادن، عدم تعلق، عدم ارتباط را در خود داریم”، اما پیش بینی کرد که در طی ده سال آینده مردم به JOMO یا -Joy of Missing Out- به معنی لذت از دست دادن بیشتر تبدیل می شوند، حالتی که افراد در آن واقعاً اگر نمی خواهند در یک پروژه یا یک رویداد اجتماعی شرکت کنند، جرات گفتن “من واقعاً نمی خواهم!” را داشته باشند.
مطلب خیلی خوبی بود