صفحه اصلی اخــبار و مـطالب روز چرا در زمان شیوع کرونا باید شیوه های خریدمان را بررسی کنیم؟
1399/07/04

چرا در زمان شیوع کرونا باید شیوه های خریدمان را بررسی کنیم؟

Corona and Address Purchasing Practices

کیم فاندر ورد (Kim van der Weerd)، مدیر سابق کارخانه تولید پوشاک کامبوج Pactics، در مورد اینکه چرا صنعت مد نیاز دارد تا با توجه به شیوع بیماری کرونا عجالتاً به بررسی شیوه های خرید بپردازد، مطالبی عنوان کرده است که در این مقاله به خلاصه ای از آنها اشاره می شود.
یک ماه پیش پس از پایان فعالیت 4 ساله خود در کارخانه های تولید پوشاک کامبوج به هلند بازگشتم. کاملاً احساس راحتی می کنم، زیرا دیگر مدیر کارخانه نیستم و تصمیمات سخت و ناخوشایند مدیران کارخانه به من مربوط نیست.
رسانه های خبری گزارش کرده اند که سفارشات کارخانه های تولید پوشاک به صورت گسترده لغو شده اند. فقط تعداد محدودی از شرکت ها مجبور شده اند تا کارهای ناتمام و جزئی خود را به کارخانه ها واگذار نمایند. دوستانم در کامبوج سعی دارند تا مشکلات زنجیره تامین را که ناشی از لغو سفارشات، کاهش ساعات کاری و حقوق است، به صورت مشارکتی حل کنند.
اما یک سفارش لغو شده فقط بخشی از مشکلات است. این شیوه های خرید هستند که قوانین مشارکتی را در سراسر زنجیره تامین مشخص می کنند. آنها مدت هاست که از قدرتمندان حمایت می کنند و این آسیب پذیرترین افراد زنجیره مد جهانی هستند که باید هزینه آن را بپردازند.
اگر چه ابتکار عمل های قابل ستایشی مانند سازمان «خرید بهتر ( Better Buying)» که در تلاش برای تغییر این وضعیت هستند، وجود دارند؛ اما فشار مضاعف یک بیماری همه گیر جهانی در کنار یک وضعیت بی ثبات، مطمئناً عواقب فاجعه باری به دنبال خواهد داشت.
مثلا برحسب تجربیات من، معمولاً برندها 90 روز پس از اتمام سفارش، هزینه آن را پرداخت می کنند. در ضمن ما هزینه پارچه را پرداخت می کنیم تا سفارشات را سریعتر و یا ظرف 30 روز تولید نماییم. این فشار مالی توسط فاصله زمانی بین ثبت سفارش و تحویل آن پیچیده تر می شود.
در کامبوج هیچ کارخانه تولید پارچه ای وجود ندارد، بنابراین چند ماه طول می کشد تا پارچه به دست ما برسد. به عبارت دیگر ما هزینه خرید مواد اولیه را پنج تا شش ماه قبل از اینکه هیچگونه پرداختی از طرف مشتری داشته باشیم و یا حتی قبل از اینکه سفارشی دریافت و یا لغو شود؛ تامین کرده ایم. حال این سوال پیش می آید که چگونه تصمیم بگیریم که چه مقدار پارچه باید سفارش دهیم؟
بیشتر مشتریان مان فقط یک پیش بینی به ما ارائه خواهند داد. اگر چه به اعتقاد بسیاری دنیای تجارت علمی است که حاشیه خطایی دقیق دارد؛ اما اغلب پیش بینی ها مثل این است که کسی انگشت خود را در هوا نگه دارد و بخواهد جهت باد را حدس بزند.
نتایج این تصمیمات معمولاً به کسی بر می گردد که در جایی دیگر با صفحه اکسل مملو از اعداد و ارقام مرتبط با لباس ها درگیر است که یا تولید شده اند یا ناقص هستند و با خود می اندیشد که آیا ما می توانیم به موقع حقوق و دستمزد را پرداخت کنیم یا خیر. حال بیایید به این صفحه پر از عدد و رقم، کووید- 19 را هم اضافه نماییم و دیگر به آن پیش بینی های غیر قابل اعتماد توجه نکنیم.
حتی با وجود پیش بینی نیز معمولاً هیچ تضمینی برای استفاده از پارچه ای که خریداری کرده ایم وجود ندارد. ما فرض می کنیم که در یک لحظه از ریسک سفارش بیش از حد و داشتن پول نقد بیش از موجودی کالا یا سفارش بسیار کم و داشتن مشتری ناراضی که قصد دارد به سمت یک تامین کننده دیگر برود؛ خبردار می شویم.
ما سعی می کنیم تا الگوهای انحراف معیار برآورد را تحلیل کنیم. اما اگر تعداد سفارشات را بیشتر پیش بینی کنیم، مجبور می شویم از بین چند گزینه غیر جذاب یکی را انتخاب کنیم: یا باید با تولید کنندگان دیگری قرارداد منعقد نماییم که به احتمال زیاد عملکرد آنها با استانداردهای دقیق مطابقت ندارد؛ یا باید در قالب یک قرارداد کوتاه مدت پرسنل بیشتری را استخدام کنیم؛ یا باید برای گرفتن زمان انتظار بیشتر با مشتری مذاکره کنیم که این حالت معمولاً به معنای به خطر انداختن کل سفارش و شغل افرادی است که در حال حاضر استخدام کرده ایم و یا اینکه باید ریسک کنیم و فرض نماییم که حجم بالای سفارشات ادامه خواهد داشت، بنابراین کارگران بیشتری را با قراردادهای دائمی استخدام کنیم.
زمانیکه حجم سفارشات کمتر از پیش بینی ها می شود (مثل الان)، این کارخانه است که ریسک را برعهده می گیرد. این یک حقیقت است نه یک اتفاق، کسانیکه حقوق می گیرند در لیست حقوق کارخانه هستند نه در لیست حقوق خرده فروشان. حقیقت این است که این ریسک برون سپاری شده است و مسئولیت به کسی منتقل شده که نه مجال مذاکره دارد و نه ذخیره نقدی برای کنار آمدن با آن.
زیرا حقیقت (بسیار ناخوشایند) صنعت مد این است که توزیع قدرت و ثروت در سراسر زنجیره تامین بسیار نابرابر است. بیشتر کارخانه های تولید پوشاک، حاشیه سود اندکی دارند که با تامین مالی پیش تولید هزینه های تولید و شرایط بد پرداخت گره خورده است و این یعنی مضیقه جریان نقدینگی.
کنسل شدن یک سفارش فقط به معنی از دست دادن درآمد نیست تا بتوان آن را در برابر هزینه های آینده متعادل کرد. هزینه ها قبلاً کاهش پیدا کرده اند و این افراد پایین دست هستند که به صورت حقیقی و مجازی هزینه ها را می پردازند. هرکسیکه لباس می پوشد بخشی از زنجیره تامین مد به حساب می آید و مسئول پاسخگویی در مورد روش های خرید برند است.
زمانیکه برندها اعلام می کنند سفارشاتشان را لغو کرده اند از آنها بخواهید که مشخص کنند آیا هزینه های کارخانه ها را جبران می کنند یا خیر. از آنها درخواست کنید تا تعیین نمایند که آیا در صورت عدم سفارش به کارخانه ها برای پرداخت حقوق پرسنل شان از آنها حمایت می کنند یا خیر. زمانیکه گواهینامه های پایداری خود را به رخ می کشند از آنها بخواهید تا سیاست های خود را در مورد شیوه های خرید علنی کنند.
برای تقسیم ریسک آنها را تحت فشار قرار دهید. همانطور که تمام جوامع در سراسر جهان برای حفاظت از آسیب پذیرترین افراد جامعه بر روی تغییر رفتار افراد سالم حساب باز می کنند؛ صنعت مد نیز باید اینگونه باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *