صفحه اصلی اخــبار و مـطالب روز تحول و تکامل در صنعت نساجی
1398/11/30

تحول و تکامل در صنعت نساجی

Evolution of Textile Industry

صنعت نساجی از یک صنعت بومی در مقیاس کوچک به وضعیت برتری که فعلا در آن قرار دارد، تکامل پیدا کرده است. مرحله روستایی جزء اولین مراحل تاریخچه این صنعت بوده است که منسوجات به‌صورت بومی در آن تولید می‌شدند.
صنعت نساجی، گروهی از صنایع وابسته است که از طیف گسترده‌ای از الیاف طبیعی مانند پنبه، کاپوک، فیکه، سیسال، لیف موز، آگاو، کتان، جوت (کنف هندی)، کنف، لیف ساقه‌ای شاهدانه، رامی، چوب خیزران، درخت مو، پشم، لیف نارگیل، آزبست (پنبه نسوز)، پشم گوسفند، ترمه‌ای از کرک بز، موهر (کرک بسیار مرغوب) بز، کرک آلپاکا (الیاف شفاف و نرم شتر وحشی آمریکای جنوبی)، کرک اسب، ابریشم و موارد دیگر یا الیاف مصنوعی مانند نایلون پلی‌آمید، پلی‌استر PET یا PBT، فنل- فرمالدئید (PF)، الیاف پلی‌وینیل الکل (PVA)، الیاف پلی‌وینیل کلراید (PVC)، پلی‌الیفین‌ها (PP و PE)، پلی‌استرهای اکریلیک، آرمیدها، پلی‌اتیلن (PE)، الاستومره، اسپندکس، پلی‌اورتان و غیره استفاده می‌کند.
زیربخش‌های صنعت نساجی از طریق چندین جنبه می‌توانند به مؤلفه‌های مختلف آن نزدیک شوند. براساس منابع پژوهش، روش کلاسیک دسته‌بندی این صنعت از گروه‌بندی کارخانه‌های ساخت مطابق با الیاف فرآوری‌شده، یعنی پنبه، پشم و یا الیاف مصنوعی تشکیل شده است.
با این حال، رویکرد نوین برای طبقه‌بندی صنعت نساجی، شامل دسته‌بندی کارخانه‌های تولیدی، مطابق با عملکرد خاص آنها مانند قلاب زدن و فشرده کردن الیاف، ریسندگی، بافندگی (تاری و پودی)، کشبافی (بافندگی با دو میله)، سوزن‌کاری، تولید پوشاک و غیره است.
ابداعات جدید در تولید پوشاک، ساخت و طراحی از زمان انقلاب صنعتی به وجود آمده است که این چرخه‌های جدید، ماشین‌های بافندگی و فرآیندهای ریسندگی برای همیشه تولید لباس را تغییر دادند.
“تجارت تکه‌های کهنه پارچه” که در بریتانیا و استرالیا انجام می‌شود به ساخت، تجارت و توزیع منسوجات اشاره دارد.
مراحل مختلفی از منظر تاریخی وجود دارد، مراحلی که در آن صنعت نساجی از یک صنعت بومی در مقیاس کوچک به وضعیت برتری که فعلا در آن قرار دارد، تکامل پیدا کرده است. مرحله روستایی جزء اولین مراحل تاریخچه این صنعت بوده است که منسوجات به‌صورت بومی در آن تولید می‌شدند.
در طول این دوره پارچه از موادی از قبیل پشم، کتان و پنبه ساخته می‌شدند. ماده به منطقه‌ای که در آن پارچه تولید می‌شد و زمانی که آن‌ها ساخته می‌شدند، بستگی داشت.
در نیمه دوم دوره قرون‌ وسطی، در بخش‌هایی از شمال اروپا، پنبه به عنوان الیاف وارداتی مورد توجه قرار گرفت. در طی مراحل بعدی قرن شانزدهم، پنبه در آب و هوای گرم آمریکا و آسیا رشد پیدا کرد. هنگامی که رومیان حکومت می‌کردند، پشم، چرم و کتان، موادی بودند که برای تولید پوشاک در اروپا مورد استفاده قرار می‌گرفتند، در حالی که کتان ماده اولیه مورد استفاده در بخش‌های شمالی اروپا بود.
در طی این دوره، پارچه اضافی توسط بازرگانان که از مناطق مختلف بازدید می‌کردند، خریداری می‌شد تا قطعات باقی‌مانده را تهیه کنند. انواع مختلفی از فرآیندها و نوآوری‌ها، به منظور تولید پوشاک در طول این زمان پیاده‌سازی شده است. این فرایندها به موادی بستگی داشتند که مورد استفاده قرار می‌گرفتند، اما سه مرحله اساسی که معمولا در ساخت پوشاک بکار گرفته می‌شد، وجود داشت. این مراحل شامل آماده‌سازی الیاف مواد برای هدف ریسندگی، بافتن و بافندگی بود.
در طی انقلاب صنعتی، ماشین‌های جدیدی مانند چرخ‌های ریسندگی و دستگاه‌های بافندگی دستی وارد چرخه تولید شدند. تولید ماده برای ساخت پوشاک به سرعت به یک صنعت سازمان‌‌یافته تبدیل شد، به‌طوری که در مقایسه با فعالیت‌های محلی مرتبط با قبل از آن، تفاوت زیادی داشت. تعدادی از ابداعات جدید منجر به صنعتی‌سازی صنعت نساجی در بریتانیای کبیر شد. لباس‌های ساخته‌شده در طی انقلاب صنعتی، بخش بزرگی از صادرات انجام‌‌شده توسط بریتانیای کبیر را شکل دادند. آن‌ها تقریبا ۲۵ درصد از کل صادرات مصنوع در آن زمان را به خود اختصاص می‌دادند که این رقم در دوره بین ۱۷۰۱ تا ۱۷۷۰ دو برابر شد.
مرکز صنعت پنبه در بریتانیای کبیر، لنکشایر بود و مقدار پنبه صادر‌شده از سال ۱۷۰۱ تا ۱۷۷۰، ۱۰ بار افزایش پیدا کرد. با این حال، پشم مهم‌ترین اقلام صادراتی در این زمان بود.
در دوران انقلاب صنعتی، تلاش زیادی برای افزایش سرعت تولید از طریق اختراعات نظیری ماکوی پرتابی در سال ۱۷۳۳، سیستم فلایر- قرقره و ماشین ریسندگی غلتکی توسط جان وایت و لوییس پاول در سال ۱۷۳۸ انجام شد.
لوییس پاول، بعدها در سال ۱۷۴۸ توانست ماشین کاردینگ را اختراع کند و ماشین ریسندگی جنی نیز در سال ۱۷۶۴ توسعه یافت. ماشین آبی در سال ۱۷۷۱ توسط ریچارد ارکرایت اختراع شد. دستگاه بافندگی قدرتی در سال ۱۷۸۴ به وسیله ادموند کارترایت ابداع گردید.
در مراحل اولیه، کارخانه‌های نساجی در نزدیکی و در اطراف رودخانه‌ها واقع شده ‌بودند، چون توسط چرخ‌های آبی، قدرت آنها تامین می‌شد. پس از اختراع موتور بخار، وابستگی به رودخانه‌ها تا حد زیادی از بین رفت. در مراحل بعدی قرن بیستم، ماکوهای مورد استفاده در صنعت نساجی توسعه پیدا کردند و سریع‌تر و کارآمدتر شدند. این موضوع باعث شد تا ماکوهای قدیمی‌تر با نوع جدید‌تر آن جایگزین شوند.
امروزه تکنیک‌ها و نوآوری‌های مدرن منجر به ظهور صنعت نساجی با قیمت پایین و رقابتی‌تر شده است که تقریبا هر نوع پارچه یا طرحی را که فرد آرزوی داشتن آن را دارد، ارائه می‌دهند. چین با استفاده از نیروی کار ارزان‌قیمت، بر صنعت نساجی جهان تسلط پیدا کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *